۱۳۹۳ مرداد ۲۵, شنبه

نگاه ها، کلام ها بی سبب از من فرار می کنند. فکر می کنند که من هم باغ خزان خورده ام، نمی دانند که آفت و سرما و خزان به صحرا نمی زند . نمی دانند که من خودم سختی و زوالم برای این دنیا و هیچ موجود زنده ای برای مدت زمان مدیدی در این صحرا زنده نمی ماند، حتی خاطره ها.

هیچ نظری موجود نیست: