۱۳۸۹ اسفند ۲۳, دوشنبه

یعنی واقعا باید برینید به همه خاطره ی ما از هرچه آدم و جاست . مدرسه را کردید پارکینگ به جهنم دیگر این رستوران را کجای دلمان جا بدهیم مگر همان شیرینی فروشی مزخرف با آن صاحب بداخلاقش چش بود ، آن جهنم این تعاونی را چرا به فاک دادید فکر نمی کنید خاطرات بچگی ما بعد از مدرسه هنوز هم آن دور و ور پرسه میزند ، جای آن همه ساختمان بدرنگ باخاطرات هزار ساختمان بدرنگ بی خاطره ساخته اید . فردا من برای آدم ها از پارکینگ و پاساژ و بانک خاطره بگویم؟! کثافت ها بروید به جاهای دیگر شهر برینید بدون کمک شما هم ما به اندازه کافی با این شهر و مردمش غریبه هستیم این خاطرات جمعی ما را بانک نکنید

هیچ نظری موجود نیست: