۱۳۹۳ تیر ۱۱, چهارشنبه

تردید و تقدیر و تصمیم

هم آن موقع هم حالا درگیر این محافظه کاری تخمی شدم. آن موقع اگر درگیر اعتماد و دوستی و غرور خودم بودم حالا هم همان ها را با کمی بدبینی همراه خودآورده ام. رفیقی می گفت کار تمام شده همه چیز محیاست وقتی هم تو می خواهی هم او، اما من نه به خودم ایمان دارم نه او

هیچ نظری موجود نیست: