۱۳۹۱ بهمن ۱۵, یکشنبه

می دانی همیشه از این دانای کل بودن از اینکه بدانی داستان ها کجا تمام می شود آدم های داستان چه می گویند آن هم قبل تمام کردن مقدمه متنفر بوده ام این وسط خیره می شوم به دست و پا زدن خودم و دیگر شخصیت های قصه نه توان ایستادن دارم نه میل رفتن 

هیچ نظری موجود نیست: