۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

انگار ظرفت پر شده باشد با هر تکانی حتی از خوشحالی سرریز می شود .
من ؟ گریه ؟ آن موقع که باید هم نتوانستم هه
حالا موقع غذا خوردن حواسم پرت می شود به چی ؟ نمی دانم، یکی آدم دیگر دارد زار می زند صدایش را می شنوم اگر کمی وا بدهم شبیه یک مادر مرده زار می زنم
زار زدن به چی ،
مگر زار زدن دلیل نمی خواهد ؟ من دلیل ندارم
برای هیچ چیز دلیل ندارم
اما این سنگر را هم وا بدهم بچه ها آن عقب قیچی می شوند به فاک می روند نه اینکه حالا نرفته باشند ها اما جسم باید جسم بماند سنگر باید سنگر بماند به هر قیمتی
"می‌دونی یه گردان بره خط، گروهان برگرده یعنی چی؟ می‌دونی یه گروهان بره خط، دسته برگرده یعنی چی؟ می‌دونی یه دسته بره خط، نفر برگرده یعنی چی؟"

هیچ نظری موجود نیست: