۱۳۸۹ مهر ۲۳, جمعه

از پس نبردی سخت باز می گردم ، با چشمانی خسته که دنیا را دیده است بی هیج دگرگونی

می خوانیم یا هزاران نامی که منم . از پس این دیوار بلند صدایی می پیچد و بانگ تسلیم سر می دهم ، دروازه ای گشوده می شود
این شادمانه ترین شکست تاریخ است

هیچ نظری موجود نیست: