۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

حالم آدم را به هم می زنید فرق زیادی نیست بین احمق بودن و بزدل بودن که حتی اولی حداقل صداقتی دارد پس همه کارهایش .
این اصرار برای کشیدن روکشی هر چه باشد بر روی این گه با علم بی فایده بودنش خسته ام می کند من هرچه هستم مسئولیت من بودنم نه گردن آن دیازپام و ترامادل لعنتی است نه آن شراب شیراز ، دوستش ندارم اما قبولش می کنم

هیچ نظری موجود نیست: