میشه یه مرده بود، تو بیمارستان
میشه یه مادرمرده، توی قبرستان
میشه یه مرده بود، تو تیمارستان
میشه یه قرص خورده، توی قبرستان
میشه داد زد: آهاااااااااااااااای مردم، کلاً به ...
بعضی وقت ها فقط این میشه ها واسه ادم می مونه من که آخریش رو انتخاب کردم نه واسه اینکه مبارزه کنم که اگر یه روز بخوام این کارو بکنم از یه جای کوچیکتر مثل بانک زدن شروع میکنم *
اما اگه قرار له بشم ترجیح میدم استخونام لای چرخ دنده هاش گیر کنه بعدشم لذت می برم وقتی قیافه ی آدم تمیزارو موقعی که دارم داد میزنم میبینم
۱۳۸۷ شهریور ۱۵, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر