تاریخ، ساعت، روز
این وسط یکهو می افتم به این وقفه ی فراموشی ، کلمات یادم می رود آدم ها خاطره ها هر روز باید برای خودم اسمشان را صدا کنم تا یادم بماند رنگشان صدایشان شکلشان
یخچال - ساعت - حتی مادرم
سخت است برادر جان سخت است . برای منی که تمام درکم از دنیا از دریچه شنیدن است این گنگی این سکوت سخت است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر