ادامه پیدا می کند و ادامه پیدا می کند سریع تر از چیزی که فکرش را می کردی آدم ها می آیند و نقش ها یشان را بازی می کنند و جایشان را به هم می دهند پشت من کسی مارش مرگ می نوازد و باز همه چیز ادامه دارد برای همه .
من یادم رفته است چطور باید به دیگران چیز هایی بگویم که دوست می دارند انگار و چیز هایی نگویم که دوست ندارند انگار ،
و انگار در این قبیله هیچ کس قواعد بازی را نمی داند که در این دایره هر کس اول بیافتد خورده می شود انگار
من یادم رفته است چطور باید به دیگران چیز هایی بگویم که دوست می دارند انگار و چیز هایی نگویم که دوست ندارند انگار ،
و انگار در این قبیله هیچ کس قواعد بازی را نمی داند که در این دایره هر کس اول بیافتد خورده می شود انگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر