۱۳۸۹ فروردین ۶, جمعه
ضرورت تقدیر
قد کشیده ام ، بزرگ تر شده ام . نه اینکه خوشحال باشم از این تغییر جبری ،اینکه از آن دانای کل یکهو بشوی نادان جزء.
۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه
برادر خاطرت هست ؟
برای دوستی که زمانی ، جایی همین نزدیکی بود و دیگر نیست .
نه برای نبودن او که برای بودن ما
نه برای نبودن او که برای بودن ما
۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه
چه خاطره ی دوری است خوشحالی از سال نو ، کفش نو ، لباس نو یا حتی دوستی نو .
می ترسم از هر تغییری که امید به خوب بودنش دفن شده برای منما نیز گذشتهایم
چون تو بر این سیاره بر این خاک
در مجال تنگ سالی چند
هم از این جا که تو ایستادهای اکنون
فروتن یا فرومایه
خندان یا غمین
سبک پا یا گرانبار
آزاد یا گرفتار.
ما نیز
روزگاری
آری
آری
ما نیز
روزگاری.
اشتراک در:
پستها (Atom)